دخترگلم،پریا

سلام دخترم.چند روزه حسابی مامانو اذیت می کنی،همش گریه و گریه.شاید داری دندون در میاری آخه چند وقته همه چی رو میبری دهنت و محکم به لثه هات میکشی،الهی مامان قربونت بره.آب دهنتم که دیگه راه افتاده ،خدا کنه زودتر دندون در بیاری شاید یه کم راحت بشی.خلاصه که خیلی بهونه گیر شدی.از صبح همش بهونه خواب داشتی ولی نمی خوابیدی گذاشتمت تو کالسکه و رفتیم پارک دم خونه،البته شما نفهمیدی رفتیم پارک چون از همون دم در خوابیدی ،یه نیم ساعت تو پارک بودیم تا شما یه کم بخوابی بعد که اومدیم خونه بیدار شدی الان دوباره رو پا می خوابونمت.دختر نازم واقعا راست میگن که تا مادر نشدی قدر مامانتو نمی دونی.دوستت دارم دخترم

...

                  اولین باری که پریا خانم بدون کمک تونست بشینه البته برای چند لحظه،سریع ازش عکس گرفتیم.دخترم الان پنج ماهو نیمه شه.   این آقا پسره ناز هم پسر عمه ی پریاست(سپهر جون) که خونه ی ما بود. ...

             هوای مشهد بالاخره گرم شده،من و دخترم با هم میتونیم بریم بیرون.امروز برای اولین بار من و پریا با کالسکه رفتیم بیرون.تا قبل ازین پریا خانم عادت داشت تو خونه با کالسکه راهش ببریم تا بخوابه.روش راحتی برای خوابوندنش بود ولی حالا دیگه کالسکه رو نمیشه آورد تو خونه. ...

...

مامان قربونت بره که دور دهنت پر شیره نفسم! ...

  ...

دختر عزیزم یه لحظه آروم و بی حرکت نمی مونه که ازش عکس بگیرم   باید هزار تا عکس ازش بگیرم تا یکیش خوب بشه ...

سلام دختر عزیزم،میخوام ماجرای خنده دیشبت رو تعریف کنم.دیشب من و تو وبابایی رفته بودیم داروخونه بابایی که رفته بود داروهای منو بگیره شما بغل من بودی و داشتی همه جا رو خوب نیگا میکردی که یه پسر بچه با مامانش وارد داروخونه شد همون اول توجهش رو جلب کردی،اون پسره اومد بالای سرت و گفت چه بچه نازی! تو هم بهش خندیدی بعد با صدای بلند داشت میگفت چقدر کوچولویه،چه دستای کوچیکی داره.تو هم خیلی ناز نیگاش میکردی. یه مرده که اونجا واستاده بود صدای پسر بچه رو شنید و به تو گفت پیشت! تو هم قهقهه زدی بلند.باز مرده دوباره گفت و تو خندیدی.داروخونه هم ساکت بود، همه صداتو شنیدن .مرده میگه چه بچه خوش خنده ایه.اون پسر بچه هم بالای سرت بود خلاصه خودتو سوژه اونجا کرده ...